2024-03-29T16:34:24Z
https://jsb.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7788
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق
کیا
رنجبر
رحمن
سوری
علی اصغر
رواسی
واسپین بهعنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداختهاند. مطالعۀ حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کمتحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص تودۀ بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامۀ تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحلۀ اول خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحلۀ دوم خونگیری 48 ساعت پس از خاتمۀ تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین بهترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص تودۀ بدن، درصد چربی و اندازۀ دور کمر بهترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی بهترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معناداری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخصهای آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطۀ معناداری مشاهده نشد.
C-reactive protein
middle-aged men
Obesity
vaspin
2016
03
20
1
13
https://jsb.ut.ac.ir/article_58229_373a87279c3e17f0f845490852308336.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر تمرین مقاومتی بلندمدت بر عوامل رشدی و انسولین پلاسمایی دو بیمار مبتلا به سوختگی شدید
نسیم
بهزادنژاد
سیدمحمد
مرندی
فهیمه
اسفرجانی
احمد
عابدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت ماه تمرین مقاومتی بر سطوحIGF1 , GH و انسولین پلاسمای افراد با سوختگی شدید بود. روش پژوهش از نوع مورد منفرد با طرح خط پایۀ چندگانۀ شرکتکنندگان بود. آزمودنیهای این پژوهش دو زن با سوختگی شدید با میانگین سنی 20 تا30 سال در بیمارستان سوانح و سوختگی بودند، که پس از تعیین خط پایه، طی هشت ماه مداخلۀ انفرادی، تمرینات مقاومتی را انجام دادند و یک ماه پس از پایان مداخله به مدت دو ماه پیدرپی تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. نمونههای خونی بهصورت ناشتا و 24 ساعت پس از تمرینات در پایان هر ماه گرفته شد. تحلیل دیداری، تمرینات مقاومتی در هر دو آزمودنی موجب تغییر در PND (75 درصد برای آزمودنی اول در GH و 5/87 درصد برای آزمودنی دوم) و PND در ( IGF1برای هر دو آزمودنی100 درصد) و PND (انسولین آزمودنی اول 5/62 درصد و در آزمودنی دوم50 درصد) شد. بهنظر میرسد تمرین مقاومتی طولانیمدت موجب افزایش هورمونها و عامل رشدی در افراد با سوختگی شدید شده و در نتیجه موجب تسریع در بهبود جراحتها شود.
burn
case study research
growth factors
insulin
resistance training
2016
03
20
15
33
https://jsb.ut.ac.ir/article_58231_9a3533f6b5bc2f945aa9c5396ea3698b.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
مقایسة اثر حاد انقباض های ارادی در شدت ها و زما نهای متفاوت بر توان انفجاری، سرعت و چابکی در بازیکنان فوتبال
صادق
جعفری مقدم
محسن
امینایی
حمید
معرفتی
هدف این تحقیق مقایسۀ اثر حاد انقباضهای ارادی (PAP)در شدتها و زمانهای متفاوت بر توان انفجاری، سرعت و چابکی در بازیکنان فوتبال است. به این منظور 13 نفر با میانگین سنی 63/0±7/17 سال، وزن 9/6±9/57 کیلوگرم و قد 4/5±9/167سانتیمتر بهعنوان نمونۀ در دسترس انتخاب شدند. برای هر یک از متغیرهای توان انفجاری، سرعت و چابکی طی هفت جلسه بهصورت تصادفی پروتکلهای گرم کردن بدونبار، اجرای نیماسکات 45 درصد، 65 درصد، 85 درصد 1RMپس از 4 دقیقه و اجرای نیماسکات 45 درصد، 65 درصد، 85 درصد 1RMپس از 15 دقیقه برگزار و آزمونهای دوی سرعت 35متر، پرش عمودی سارجنت و چابکی ایلینویز گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر (ANOVA) تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد در اثر حاد تقویت پس از فعالیت با 05/0P≤ بین توان انفجاری بازیکنان با شدتهای متفاوت بعد از 4 دقیقه اختلاف معناداری وجود ندارد، اما پساز 15 دقیقه در شدتهای 65 و 85 درصد اختلاف معناداری در توان انفجاری نسبت به پروتکل گرم کردن مشاهده شد. بین سرعت بازیکنان در تقویت پس از فعالیت بعد راز4 دقیقه در شدت 65 درصد و بعد از 15 دقیقه در شدتهای 65 و 85 درصد تفاوت معناداری نسبت پروتکل گرم کردن وجود دارد. بین چابکی بازیکنان در تقویت پس از فعالیت بعد از 4 دقیقه در شدتهای 65 و 85 درصد و بعداز 15 دقیقه در شدت 65 درصد اختلاف معناداری بین شدتها وجود دارد. بهطور کلی زمان در اثر حاد تقویت پس از فعالیت (انقباضهای ارادی) بهخصوص پس از 15 دقیقه، نقش مؤثرتری در بهبود فعالیتهای توانی و سرعتی ورزشکاران در شدتهای متوسط و بیشینه و چابکی با شدت متوسط دارد.
agility
explosive power
Post-Activation Potentiation
sprint
voluntary contractions
2016
03
20
35
49
https://jsb.ut.ac.ir/article_58233_7f0ebfc0200f115376fe7f410235b88f.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
اعتبارسنجی معادلات آلومتریکVO2peakدختران 17-12سالۀ شهر همدان با مداخلۀ آنتروپومتری و بلوغ بیولوژیک
مریم
شهریاری
فرزاد
ناظم
محمدعلی
سماواتی شریف
هدف: بررسی اثر سطح بالیدگی و ترکیب بدنی بر روایی معادلات آلومتری برآورد VO2peakدختران چاق و غیرچاق. روششناسی: 80 دختر 17-12 ساله به روش تصادفی از مدارس شهر همدان انتخاب شدند و در دو گروه اضافه وزن-چاق (BMI>85%) و نرمال (BMI<85%) قرار گرفتند. سن بیولوژیک به روش سن دندانی مشخص شد. سنجش VO2peakبا آزمون کیورتون و معادلات آلومتری میلانو و بیونن صورت گرفت. برای تعیین روایی از همبستگی پیرسون و روش آماری بلاند – آلتمن استفاده شد. یافته ها: VO2peak میان سه روش منتخب تفاوت معناداری داشت (P<0.01). با مداخلۀ متغیر بلوغ، تفاوت میانگین VO2peak معنادار بهدست نیامد (P>0.05). روایی ظرفیت عملی دختران نوجوان چاق با بلوغ طبیعی شایان توجه بود (92/0=r ،01/0P<). با توجه به اندازۀ SE، معادلۀ آلومتری میلانو صحت بیشتری در پیشگویی VO2peakدختران نوجوان چاق با بلوغ طبیعی و غیرچاق نشان داد. روش بلاند- آلتمن نیز توافق بالایی میان VO2peakتست کیورتون و معادلۀ آلومتریک با ضریب 59/0 نشان داد. روایی ظرفیت عملی آزمودنیهای چاق با بلوغ غیرطبیعی معنادار (82/0= r،01/0 P<) و در افراد غیرچاق با بلوغ غیرطبیعی معادل 94/0= r،01/0 P< و با بلوغ طبیعی برابر80/0= r،01/0 P< بهدست آمد. نتیجهگیری: بهنظر میرسد مدلهای پیشگوی منتخب آلومتریک VO2peakبا نقش مداخلهگرهای مؤثر بلوغ و ترکیب بدن، قابلیت استفاده برای سنجش سطح آمادگی قلبی – تنفسی دختران نوجوان را دارند.
Allometric equations
Body Composition
maximum oxygen uptake (VO2peak)
Puberty
2016
03
20
51
63
https://jsb.ut.ac.ir/article_58234_dec07a70aca457f4a617f7332d4adf0e.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر 14 هفته فعالیت استقامتی بر بیان miR-1 بطن چپ رتهای نر نژاد ویستار
محمد
فتحی
رضا
قراخانلو
حمید
رجبی
miR-1 در بسیاری از فرایندهای سلولی از جمله هایپرتروفی بافت عضلانی (اسکلتی و قلبی) درگیر است. فعالیتهای استقامتی نیز موجب هایپرتروفی قلب میشود، بنابراین هدف این مطالعه بررسی اثر فعالیت استقامتی بر بیان miR-1 قلب است. بدین منظور 14 رت در شرایط کنترلشده (دما، چرخۀ روشنایی و تاریکی و دسترسی آزاد به آب و غذا) نگهداری شدند و بعد از آشناسازی با پروتکل تمرینی بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی یک برنامۀ (14 هفتهای) استقامتی را روی تردمیل اجرا کرد. در ادامه 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسۀ تمرینی بیهوش و تشریح شدند، سپس قلب و بطن چپ آنها خارج و با استفاده از روش Real time-PCR میزان بیان miR-1 قلب آنها اندازهگیری شد. در پایان با استفاده از آزمون آماری t اطلاعات بهدستآمده ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین بیان miR-1 قلب گروه کنترل و تجربی وجود ندارد (191.P=). فعالیت استقامتی بر بیان miR-1 قلب تأثیر معناداری نداشت، احتمال دارد تغییرات miR-1 هرچند کم، در سطح پروتئین ژنهای هدف آن مشخص شود.
endurance activity
Heart
left ventricle
miR-1
2016
03
20
65
75
https://jsb.ut.ac.ir/article_58235_2dbaf90875bf3d9f0b4efc3d2d1af45f.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
اثر مصرف کافئین بر بازگشت به حالت نخست در فعالیت ارگومتر روئینگ
محمدعلی
قرائت
حمید
آقاعلی نژاد
لیلا
عیدی ابرغانی
یعقوب
مهری الوار
هدف تحقیق پیش رو تعیین اثر کافئین بر بازگشت به حالت اولیه در فعالیت ارگومتر روئینگ بود. به همین منظور، 9 پاروزن نخبۀ مرد (سن 1/1±3/18سال، قد 1/7±7/185سانتیمتر، وزن 6/8±9/77 کیلوگرم و چربی بدن 5/1±4/8 درصد) پس از فعالیت 2000 متر ارگوروئینگ، 3 یا 6 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن (mg.kg-1) کافئین یا دارونما مصرف کردند. آنها فعالیت را 24 ساعت بعد تکرار کردند. کافئین اثری بر توان (18/307 برای 6mg.kg-1، 00/301 برای 3mg.kg-1و 25/319 برای دارونما) و زمان (5/418 ثانیه برای 6mg.kg-1، 12/421 ثانیه برای 3mg.kg-1و 27/413 ثانیه برای دارونما) نداشت. تفاوت لاکتات در دو دوز مصرف کافئین و دارونما تفاوت معناداری نشان نداد. همچنین تفاوت معناداری در کراتین کیناز در دو دوز کافئین و دارونما پس از پیشآزمون و پیش از پسآزمون مشاهده نشد. بررسی نتایج فردی بهبود زمان اجرا در پنج نفر و تخریب آن را در چهار نفر پس از مصرف 6mg.kg-1 کافئین نشان داد. همچنین دو ورزشکار بهبود اجرا و هفت ورزشکار تخریب آن را پس از مصرف mg.kg-1 3 کافئین به ازای مصرف دارونما نشان دادند. نتایج نشان داد که کافئین بر بازگشت به حالت اولیه در فعالیت ارگومتر در شرایط تحقیق حاضر اثری ندارد.
caffeine
Ergogenic
Junior Rowers
Muscle Endurance
recovery
2016
03
20
77
94
https://jsb.ut.ac.ir/article_58240_10abd5859a77707f2bdc8b4b47cf244b.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی روی چرخ کارسنج بر سطوح نسفاتین- 1 و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2
مهدی
مقرنسی
آسیه
تاجی طبس
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی بر سطوح نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 16 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه تجربی ( 8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، تمرین استقامتی را به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته (با شدت 50-40 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25-20 دقیقه شروع و با افزایش تدریجی به 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه و مدت زمان 45-40 دقیقه در جلسات پایانی) انجام دادند. گروه کنترل در طول دورۀ پژوهش هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. نمونههای خونی در حالت 12 ساعت ناشتایی و بهمنظور بررسی سطوح نسفاتین-1، انسولین و گلوکز در مراحل پیش و پسآزمون جمعآوری شدند. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای کولموگروف- اسمیرنوف، t مستقل و وابسته با نرمافزار Spss نسخۀ 21 در سطح معناداری 05/0>α تجزیهوتحلیل شدند. 10 هفته تمرین روی چرخ کارسنج در گروه تجربی، سبب کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین شد (05/0P<)، درحالیکه سطوح نسفاتین-1 و انسولین تغییر معناداری نکرد (05/0P>). تغییرات پیش تا پسآزمون فقط در مقادیر گلوکز گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود (05/0P<). در نتیجه تمرین روی چرخ کارسنج یک شیوۀ درمانی غیردارویی بهمنظور کاهش گلوکز خون و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی است.
Endurance training
insulin resistance
nesfatin-1
type 2 diabetes
2016
03
20
95
107
https://jsb.ut.ac.ir/article_58244_7f6c8748e3ecd94a6aaa1079e3434abc.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر تعاملی تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر سطوح آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین در زنان غیرفعال
زینب
حسین زاده
سجاد
احمدی زاد
مهدی
هدایتی
مینو
باسامی
حسنا
رشیدی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین بود. به این منظور 30 زن سالم غیرفعال (سن 7/3±8/24 سال، وزن 3/1± 3/60 کیلوگرم، قد 3/1±9/161سانتیمتر) به سه گروه ورزش و ویتامین E (VE)، ویتامین E (V) و کنترل (C) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه ورزش و ویتامین سه بار در هفته با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب تمرین کردند و مکمل ویتامین E را به مدت چهار هفته روزی IU 400 همراه با ناهار مصرف کردند. آزمودنیهای گروه ویتامین E هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. آنالیز آماری دادهها نشان داد که غلظت آدیپونکتین در هر سه گروه کاهش معنادار (05/0P<) مشابهی نشان داد، با این حال، بین سه گروه تفاوت معناداری (05/0P>) مشاهده نشد. مقایسۀ درونگروهی و بینگروهی برای غلظت انسولین و همچنین شاخص مقاومت انسولین در سه گروه تفاوت معناداری نشان نداد (05/0P>). اگرچه غلظت گلوکز در سه گروه کاهش معناداری داشت، بین سه گروه تفاوت معناداری یافت نشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ترکیب تمرین استقامتی و مصرف ویتامین E در کوتاهمدت تأثیری بر غلظت آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولین زنان سالم ندارد.
Adipokine
aerobic exercise
insulin
vitamin E
2016
03
20
109
122
https://jsb.ut.ac.ir/article_58245_d3c7d1d2d405e8d484f695c02a5d117f.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
مقایسة تأثیر سه شیوة تمرین ترکیبی بر غلظت تستوسترون، کورتیزول و قدرت عضلانی زنان سالمند
لاله
باقری
محمد
فرامرزی
ابراهیم
بنی طالبی
زهرا
مردان پور شهرکردی
هدف این مطالعه مقایسۀ تأثیر سه شیوۀ تمرین ترکیبی بر غلظت تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول و قدرت عضلانی زنان سالمند بود. به این منظور 40 نفر از زنان سالمند (دامنۀ سنی 82/0±34/60 سال) بهطور تصادفی ساده در یکی از چهار گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (n=9)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (n=10)، ترکیبی چرخشی (ACT) (n=12) و کنترل (n=9) قرار گرفتند. برنامههای تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام گرفت. برنامۀ تمرین استقامتی شامل کار روی دوچرخۀ ثابت و برنامۀ تمرین قدرتی شامل چندین تمرین منتخب بالاتنه و پایینتنه بود. از آزمون تی وابسته و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد 8 هفته تمرین تغییری در میزان تستوسترون گروه S+E و ACT نداشت، اما کاهش معناداری در میزان تستوسترون در گروه E+S مشاهده شد (007/0=P). نتایج نشاندهندۀ وجود اختلاف معنادار در میزان تستوسترون بین گروههای E+S و ACT بود (01/0=P ). علاوهبر این، در میزان کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) پس از تمرین تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین، افزایش معنادار قدرت بالاتنه فقط در گروههای E+S و ACT و قدرت پایینتنه در همۀ گروههای تمرین مشاهده شد. با توجه به عدم تغییر شایان توجه در سطح پایۀ هورمونها در سه گروه تمرین ترکیبی، این افراد وضعیت کاتابولیکی مزمنی را تجربه نکردند و از آنجا که قدرت در همۀ گروهها افزایش یافته است، بهنظر میرسد بین وضعیت هورمونی و کسب قدرت در این مطالعه رابطهای وجود ندارد.
combined training
Cortisol
strength
Testosterone
testosterone/cortisol ratio
2016
03
20
123
141
https://jsb.ut.ac.ir/article_58247_a7010affead0234a1d70692d331cf370.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1395
8
1
تأثیر پیشآمادهسازی و فراپیشآمادهسازی ناشی از ایسکمی- تزریق مجدد بر تولید نیروی زیربیشینۀ ایستا و پویا
علیرضا
رمضانی
سارا
زارع کاریزک
میثم
شعبانی نیا
بهینه کردن نتایج تمرین و بهبود پاسخ، نیازمند انتخاب محرک مناسب و از اهداف هر برنامۀ تمرینی است. بهنظر میرسد پیشآمادهسازی ناشی از ایسکمی و تزریق مجدد (IRPC) میتواند محرکی مناسب برای افزایش پاسخهای انقباضی زیربیشینه باشد. ازاینرو این پژوهش در نظر دارد تأثیر پیشآمادهسازی و فراپیشآمادهسازی ناشی از ایسکمی و تزریق مجدد (IRRPC) را بر نیروی زیربیشینه ایستا و پویای مردان جوان بررسی کند. بدین منظور 20 مرد جوان دانشجوی دانشگاه شهید رجایی تهران بهصورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه کنترل (با میانگین سن 42/1±20 سال، قد 66/5±34/174 سانتیمتر و وزن 12/6±1/71 کیلوگرم) و آزمایش (با میانگین سن33/1±5/20 سال، قد 88/4±2/176 سانتیمتر و وزن 09/7±45/74کیلوگرم) جای گرفتند. شرکتکنندگان حرکت جلوبازو دمبل لاری تک دست با وزنۀ 8 کیلوگرمی با بیشترین تکرار ممکن را برای حرکت پویا و بیشترین زمان نگهداری انقباض در زاویۀ 90 درجه را برای حرکت ایستا انجام میدادند. رکوردهای پیشآزمون و پسآزمون برای دو دست جمعآوری شد. در گروه آزمایش قبل از پسآزمون، دست برتر فرد به مدت 3 دقیقه تحت محدودیت نسبی جریان خون (BFR) قرار میگرفت و بعد از 1 دقیقه تزریق مجدد، حرکت اجرا میشد. برای بررسی تفاوتهای بین دو گروه از آزمون تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. طبیعی بودن توزیع دادهها نیز از طریق آزمون کولموگروف- اسمیرنوف مشخص و سطح معناداری آماری 05/0P ≤ تعیین شد. نتایج نشان داد IRPC افزایش معناداری (001/0=P و 071/14=F) در رکورد ایستای فرد ایجاد کرد، ولی IRRPC تأثیر معناداری نداشت. این افزایش ممکن است نتیجۀ پیشجبرانی نسبی ایسکمی موقت ناشی از انقباضهای ایستا باشد. از طرفی IRPC و IRRPC در مقدار پاسخهای انقباضی پویا، تفاوت معناداری ایجاد نکرد. ازاینرو پیشنهاد میشود برای افزایش نیرو و تعویق خستگی در انقباضهای زیربیشینۀ ایستا از IRPC استفاده شود.
dynamic
ischemic-reperfusion
Preconditioning
static
2016
03
20
143
154
https://jsb.ut.ac.ir/article_58248_70dd5f3de6ac3ab2f0a92cb27763022a.pdf