2024-03-29T17:10:37Z
https://jsb.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10227
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
مقایسۀ پاسخهای تستوسترون، کورتیزول و کراتینکیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیککار
علی
اکبر نژاد
سیروس
چوبینه
مرتضی
یاری
علی
رجبی
هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ پاسخهای تستوسترون، کورتیزول و کراتینکیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خـون بـود. بـه این منظور 36 پسر ژیمناستیککار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمهتجربی شرکت کردند. آزمودنیها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتیمتر، شاخص تودۀ بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع بهطور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونههای خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درونگروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بینگروهی استفاده شد. نتایج درونگروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچیک از گروههای قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنادار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنادار داشت. همچنین کراتینکیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنادار شد. نتایج بینگروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معناداری بین گروهها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتینکیناز تفاوت معنادار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت میکند.
Blood flow restriction
Cortisol
Creatine Kinase
gymnast boys
Testosterone
Traditional resistance training
2020
08
22
127
142
https://jsb.ut.ac.ir/article_77964_4fd6242bded020669b4357fa2440e061.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر همزمان تمرین مقاومتی برونگرا و انسداد جریان خون بر بیان ژن STAT3 و MyF5 مؤثر بر فعالسازی تکثیر سلولهای ماهوارهای افراد غیرورزشکار
محمد علی
طبیبی
اعظم
موسویان
عباسعلی
گائینی
رضا
قراخانلو
رضا
نوری
محمدرضا
کردی
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر تمرین مقاومتی و انسداد جریان خون بر بیان ژن عامل انتقال دهندة سیگنال و فعال کنندة رونویسی (STAT3) و عامل عضله زایی 5 (Myf5) افراد جوان فعال غیرورزشکار است. 20 مرد با دامنة سنی 25 ± 5 سال بهصورت تصادفی به دو گروه دهنفرة تمرین مقاومتی برونگرا با و بدون انسداد جریان خون (BFR) تقسیم شدند.با استفاده از دستگاه ایزوکنتیک، پروتکل تمرین مقاومتی برونگرا (ECC RET) شامل حدود 70 تکرار در عضلات بازکنندههای زانو اجرا شد. انسداد با استفاده از دستگاه فشارسنج بادی ایجاد شد. پس از بیحسی موضعی با تزریق لیدوکائین 1% و نوراپینفرین از عضلة پهن جانبی پای فعال، 48 ساعت قبل و 24 ساعت پس از فعالیت نمونهبرداری شد. STAT3 و MyF5 به روش ایمونوهیستوشیمیایی انجام گرفت. بیان ژن STAT3 در نمونههای BFR در گروه پسآزمون نسبت به پیشآزمون 846/3 برابر بیشتر شده بود که این میزان (001/0=P) تفاوت معناداری را نشان داد. همینطور بیان ژن MyF5 در نمونههای BFR در گروه پسآزمون نسبت به پیشآزمون 479/3 برابر بیشتر شده بود که این میزان (005/0=P) تفاوت معناداری را نشان داد. بهره گیری از تمرین مقاومتی برون گرا همراه با انسداد جریان خون از طریق افزایش بیان ژن STAT3 و Myf5 ممکن است سبب حفظ و بهبود تودة عضلانی شود.
hypertrophy
muscle damage
Muscle growth
satellite cells
2020
08
22
143
154
https://jsb.ut.ac.ir/article_77974_73989e2cf1ae989cce6f9d46a723a8fa.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر وضعیت آمادگی بدنی و جنسیت بر پاسخ دستگاه قلبی تنفسی به فعالیت واماندهساز در محیط با آلودگی هوا
سارا
پوریامهر
ولی الله
دبیدی
سمیه
نامدار
معصومه
صادقی
شواهد حاکی از آن است که آلودگی هوا در جوامع صنعتی با مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی تنفسی همراه است، اما اطلاعات اندکی در خصوص تأثیر وضعیت آمادگی بدنی و جنسیت وجود دارد. هدف مطالعۀ حاضر تعیین اثر وضعیت آمادگی بدنی و جنسیت بر شاخصهای قلبی تنفسی شامل درصد اشباع هموگلوبین از اکسیژن (2SPO)، حاصلضرب دوگانه (DP) و شاخصهای اسپیرومتری (FVC،1FEV، FVC / 1FEVوPEF) متعاقب فعالیت واماندهساز در هوای آلوده بود. در یک طرح نیمهتجربی، 120 مرد و زن (هشت گروه) 40 تا 55 ساله، بهطور تصادفی به چهار گروه تجربی (زن فعال، مرد فعال، زن غیرفعال و مرد غیرفعال) ساکن محیط آلوده و چهار گروه کنترل (زن فعال، مرد فعال، زن غیرفعال و مرد غیرفعال) ساکن محیط غیرآلوده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شدند. آنوا دوطرفه نشان داد که آلودگی هوا موجب افزایش 5/29 درصدی DP میشود، درحالیکه کاهش شدید FVC، ،1FEV بهترتیب به مقدار 87/16و4/21 درصدی سطوح استراحتی را در پی دارد. در پی انجام فعالیت بدنی، افزایش 31/26 درصدی مقادیر DP در مردان و زنان غیرفعال محیط آلوده در مقایسه با گروههای کنترل رخ میدهد. علاوهبر این، جنسیت نیز بهترتیب افزایش 14/12و63/7 درصدی سطوح استراحتی DPو FVC / 1FEVدر مردان را بهدنبال دارد. براساس این یافتهها، قرارگیری در معرض آلودگی هوا بار وارده بر قلب و اکسیژن مصرفی میوکارد را افزایش میدهد و این وضعیت در زنان برجستهتر است. اگرچه، آمادگی بدنی موجب تعدیل این شاخصها در محیط آلوده میشود، مهارکننده نیست.
Air pollution
cardiorespiratory events
myocardial oxygen consumption
physical fitness
2020
08
22
155
172
https://jsb.ut.ac.ir/article_75977_4be5a03f11a470124d98cc12ff135116.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
مقایسۀ اثر تمرینات مدرسهمحور و تناوبی شدید روی hsa-miR-125a-5p، پروتئین واکنشگرC و نیمرخ لیپیدی نوجوانان دارای اضافهوزن و چاق
صادق
ولی پور
وازگن
میناسیان
سیلوا
هوسپیان
اختلال در عملکرد اندوتلیال، نشانگر اولیۀ بیماریهای قلبی و کاهش عملکرد طبیعی عروق خونی است. هدف کلی این مطالعه مقایسۀ اثر تمرینات مدرسهمحور و تناوبی شدید رویmiR125a-5p، پروتئین واکنشگرC و نیمرخ لیپیدی نوجوانان دارای اضافهوزن و چاق بود. 45 دانشآموز پسر دارای اضافهوزن و چاق با میانگین سنی 1 ± 14 سال و شاخص تودۀ بدن (kg/m2 17/2±43/26) به شکل داوطلبانه و مساوی به گروههای مدرسهمحور، تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند و به مدت 12هفته، هفتهای سه جلسه در تمرینات شرکت داشتند. تغییرات در سطوح miR125a، گردش خون، پروتئین واکنشگرC و نیمرخ لیپیدی قبل و بعد از مداخلات ورزشی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که مقادیر پروتئین واکنشگرC، شاخص تودة بدن، WHR، درصد چربی بدن، لیپوپروتئین کمچگال و سطوح تریگلیسرید در گروههای تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش وجود داشت (05/0P≤). از سوی دیگر افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی و مقادیر لیپوپروتئین پرچگال آزمودنیها مشاهده شد (001/0P=)، اما تفاوت بین میانگینهای گروههای تجربی در هر دو متغیر معنادار نبود (15/0P=). همچنین افزایش معناداری در سطوحmiR-125a-5p گروهها وجود داشت و تفاوت بین گروههای تجربی نیز معنادار بود (001/0P=). در مجموع بهنظر میرسد هر دو شیوۀ تمرینی سبب بهبود عملکرد اندوتلیال و نیمرخ لیپیدی میشوند، اما تمرینات مدرسهمحور در سنین نوجوانی اثربخشی نسبتاً بیشتری دارند. بنابراین، با توجه به ماهیت دشوار اجرای تمرینات تناوبی شدید در کودکان چاق، بهرهگیری بیشتر از تمرینات مدرسهمحور پیشنهاد میشود.
CRP
miR125a-5p
Obesity
training interventions
2020
08
22
173
187
https://jsb.ut.ac.ir/article_76480_9009678f7819e789dcf07d95f987b01c.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر ترتیب تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی هورمونهای میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه (کارآزمایی بالینی)
لیلا
عیسی زاده
علیرضا
حسینی کاخک
رامبد
خواجه ای
سید محمود
حجازی
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی تأثیر ترتیب تمرینات ترکیبی بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی، ظرفیت عملکردی و سطوح سرمی میوستاتین و فولیستاتین زنان یائسه بود. روش بررسی کارآزمایی بالینی بود. 33 زن یائسة 50 تا 60 ساله بهطور تصادفی در سه گروه هوازی- مقاومتی (11 نفر)، مقاومتی- هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. تمرین در مدت 8 هفته و 4 جلسه در هفته انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از روش آماری آنوا با اندازههای تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد غلظت میوستاتین، فولیستاتین، شاخص تودۀ بدن بین سه گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0P>). درصد کاهش شاخص تودۀ بدنی در گروه هوازی– مقاومتی بیشتر و درصد کاهش میوستاتین و فولیستاتین در گروه مقاومتی– هوازی بیشتر بود، ولی معنادار نبود. بین دو گروه تمرین و کنترل در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P>). در هر دو نوع ترتیب تمرین افزایش معناداری در قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه مشاهده شد (05/0P>) و درصد تغییرات قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه در گروه مقاومتی- هوازی بیشتر بود، ولی معنادار نبود. براساس یافتهها میتوان گفت در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری بین ترتیبهای متفاوت تمرین ترکیبی وجود ندارد و زنان یائسه میتوانند از هر دو نوع ترتیب بهمنظور افزایش قدرت و استقامت عضلانی بالاتنه و جلوگیری از افزایش میوستاتین و تحلیل عضلانی استفاده کنند.
concurrent training
Follistatin
Myostatin
postmenopause
training order
2020
08
22
189
206
https://jsb.ut.ac.ir/article_75998_71d94d12466f50ce659f4a511bdfb17b.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا بر برخی عوامل خطرزایی قلبی عروقی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارای اضافه وزن
محسن
اکبرپور
الهه
محرابی زاده
عوامل خطرزایی قلبی عروقی مکانیسم مهمی در بروز دیابت نوع دو و بیماریهای قلبی-عروقی است، ازاینرو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا بر برخی عوامل خطرزایی قلبی عروقی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارای اضافه وزن بود. در این مطالعۀ نیمهتجربی تعداد 28 نفر از زنان دیابتی نوع دو و دارای اضافه وزن با میانگین سن 7/7±5/49 سال بهصورت تصادفی در گروههای هوازی+اسپیرولینا، هوازی+دارونما، اسپیرولینا و دارونما قرار گرفتند. برنامۀ تمرین هوازی شامل 6 هفته (هر هفته 3 جلسه) با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. گروههای دریافتکنندۀ مکمل، روزانه سه کپسول 500 میلیگرمی اسپیرولینا قبل از هر وعدۀ غذایی به مدت 6 هفته دریافت کردند. نمونههای خونی طی شرایط ناشتایی در مراحل پیش و پسآزمون جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی (4×2) و آزمون تی وابسته با سطح معناداری (05/0P ≤) با استفاده از نرمافزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش کاهش کلسترول، LDL و VLDL در گروههای تمرین-اسپیرولینا، اسپیرولینا از مرحلۀ پیشآزمون به پسآزمون نشان داد و کاهش LDL/HDLو CHOLS/HDL صرفاً در گروه تمرین-اسپیرولینا مشاهده شد(به ترتیب (009/0p=) و(007/0p=))، همچنین HDL صرفاً در گروه تمرین-اسپیرولینا افزایش معناداری نشان داد (007/0P=). همچنین تفاوت معنادار بینگروهی در هیچیک از متغیرها بین گروههای تحقیق مشاهده نشد. در مجموع یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا تا حدودی میتواند سبب بهبود فاکتورهای نیمرخ لیپیدی شود. بهعبارتی تمرین بهعنوان عامل اصلی بههمراه مکملدهی اسپیرولینا توانسته است تأثیر بهتری بر بهبود عوامل خطرزایی قلبی عروقی در افراد دیابتی داشته باشد.
aerobic exercise
lipid profile
Spirulina
type 2 diabetes
Women
2020
08
22
207
222
https://jsb.ut.ac.ir/article_76333_00ad8780d0a826ffb2884fd17b508254.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی هایپوکسی بر هایپرتروفی و عملکرد عضلۀ دوسر بازویی مردان سالم
علی
مقدسی
محمد
فشی
سجاد
احمدی زاد
افزایش ترشح عوامل رشدی و متابولیکی بهوسیلۀ تمرینات هایپوکسی نشان داده شده، این در حالی است که عملکرد عضلانی بهعنوان عامل اثرگذار اجرای ورزشی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی در شرایط هایپوکسی بر هایپرتروفی و عملکرد عضلۀ دوسر بازویی مردان سالم بود. 16 مرد جوان سالم بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی در شرایط هایپوکسی (فشار سهمی اکسیژن 13 درصد: 8 نفر) و نورموکسی (فشار سهمی اکسیژن 20 درصد: 8 نفر) قرار گرفتند. برنامۀ تمرینی برای هردو گروه به مدت 4هفته شامل 3 جلسه تمرین (60 درصد یک تکرار بیشینه تا واماندگی، سه سِت و یک دقیقه استراحت) حرکت جلوبازو ایستادۀ هالتر در هفته با 48 ساعت ریکاوری پس از تمرین انجام گرفت. قدرت بهوسیلۀ یک تکرار بیشینه، هایپرتروفی با استفاده از معادلۀ بورش و عملکرد عضلانی بهوسیلۀ دستگاه آیزوکینتیک قبل و بعد از 4 هفته تمرین ارزیابی شد. در مقایسۀ دو گروه با هم تفاوتهای آماری معناداری برای قدرت و شاخص خستگی مشاهده شد (05/0≥P). ولی دیگر عوامل شامل درصد چربی دوسر بازویی، هایپرتروفی، گشتاور مفصل آرنج در انقباض درونگرا و برونگرا، کل کار انجامگرفتۀ عضلۀ دوسر بازویی در انقباض درونگرا و برونگرا، نسبت فعالیت عضلات موافق به مخالف تفاوت معناداری نداشتند (05/0≤P). بهنظر میرسد 4هفته تمرین مقاومتی هایپوکسی با بهبود معنادار قدرت و شاخص خستگی همراه میشود و این در حالی است که هایپرتروفی و شاخصهای عملکرد عضلانی با درنظر گرفتن حجم تمرین کمتر در شرایط هایپوکسی تغییرات مشابهی را نشان دادند.
hypertrophy
hypoxic conditions
muscle function
resistance training
2020
08
22
223
233
https://jsb.ut.ac.ir/article_77755_31f25dabfe39ee94ca5f0f5354911750.pdf
Journal of Sport Biosciences
2008-9325
2008-9325
1399
12
2
تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سطوح سرمی سایتوکاینهای التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در مردان جوان فعال فعالیت های ورزشی شدید، محدودیت جریان خون و التهاب
مسعود
صفری
مهدیه
ملانوری شمسی
حمید
آقا علی نژاد
فرزانه
سیناپور
تمرینات تناوبی شدید و محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی زیادی در ورزشکاران میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 4 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سایتوکاینهای التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در دانشجویان مرد جوان فعال بود. 18 دانشجوی فعال شهر تهران با دامنة سنی 20 تا 30 سال بهصورت نمونهگیری در دسترس به سه گروه 1. تمرین به همراه محدودیت جریان خون، 2. تمرین و 3. محدودیت جریان خون تقسیم شدند. آزمودنیها تمرین بههمراه محدودیت جریان خون را به مدت 4 هفته و 3جلسه در هفته اجرا کردند. نمونههای خونی، پیش و پس از آزمون بهصورت ناشتا گرفته شد. براساس نتایج تمرینات ورزشی بههمراه محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات معناداری در مقدار Vo2max یا vVo2max در گروههای پژوهش نشده است. با توجه به نتایج، آزمونهای آماری در مورد میزان اینترلوکین 6 و اینترلوکین 17 در حالت استراحت بین گروهها متفاوت بود. میزان این دو شاخص در گروه تمرین با دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (05/0>P). IL-6 در گروه تمرین بهتنهایی، کاهش یافته و میزان IL-17 افزایش داشته است. کاهش میزان سایتوکاین التهابی IL-6 در حالت استراحت در گروه تمرین میتواند نشاندهندة کاهش نسبی میزان استرس در این گروه باشد. از سوی دیگر، کاهش مقادیر اینترلوکین-17 در گروههای محدودیت جریان خون را شاید بتوان به ضعف نسبی سیستم ایمنی و افت عملکرد سلولهای T کمکی 17 در این گروهها نسبت داد.
Blood flow restriction
cytokine
high intensity interval training
maximal oxygen consumption
2020
08
22
235
247
https://jsb.ut.ac.ir/article_77824_8f27428a2edbf68fdc2f0c67902fa6ec.pdf