per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
519
540
10.22059/jsb.2015.57280
57280
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر فعالیت متناوب با شدت بالا در شرایط هایپوکسی نورموباریک و نورموکسی بر پاسخ فاکتور رشد اِندوتلیال عروقی سرم در مردان غیرفعال
The Effect of High Intensity Intermittent Exercise (HIE) in Hypoxia and Normoxia on Response of Vascular Endothelial Growth Factor in nNon-Athletic Men
علی اصغر رواسی
aaravasi@ ut.ac.ir
1
یعقوب مهری الوار
alvar.sport@yahoo.com
2
سجاد احمدی زاده
3
سجاد حسنوند
hasanvand.sajjad@yahoo.com
4
استاد دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی و تغذیۀ ورزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران
عضو هیأت علمی فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی و تغذیۀ ورزشی دانشگاه تهران، تهران، ایران
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر فعالیت متناوب با شدت بالا (HIE) در شرایط هایپوکسی و نورموکسی بر پاسخ VEGF سرم مردان غیرفعال است. به این منظور 9 مرد جوان غیرفعال (سن 5±50/24 سال، قد 6/4±22/174سانتیمتر، وزن 5/4±75/70 کیلوگرم و حداکثر بازده کاری (Wmax) در شرایط هایپوکسی 04/29±185 و در شرایط نورموکسی 8/31±0/200) بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنیها، پروتکل فعالیت متناوب با شدت بالا را در شرایط هایپوکسی نورموباریک (3/15 تا 5/15درصد اکسیژن تقریباً برابر ارتفاع 2500 متر) و همین پروتکل را در شرایط نورموکسی در دو هفتۀ مجزا اجرا کردند. نمونههای خونی قبل، بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر نشان داد که بین شرایط محیطی مختلف (هایپوکسی و نورموکسی)، در میزان اثرگذاری بر سطوح VEGF سرمی مردان غیرفعال اختلاف معنادار وجود ندارد (452/0P=). مداخلات تمرینی و مطالعات بسیاری برای مشخص شدن مویرگزایی در بدن نیاز است؛ اگرچه سطوح بالای VEGF پس از فعالیت متناوب با شدت بالا ممکن است به افزایش آنژیوژنز و مویرگزایی منجر شود. به هر حال برای مشخص شدن محرکها و سازوکارهایی که برای رشد عروق جدید در تمرینات با شدت بالا گزارش شده، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
The purpose of present research was to investigate the effect of high-intensity interval exercise (HIE) in hypoxia and normoxia conduction on response of serum VEGF in inactive men. To this end, nine inactive young men (age 24.50±5 years, height 174.22±4/6 cm, weight 70.75±4.5 kg and maximum word output (W max) in hypoxia conduction 185±29/04 and normoxia 200.00±31/8) were selected as subjects. Subjects performed protocol of high-intensity exercise in normobaric normoxia conduction (%15/3-15/5 O2 altitude of approximately 2500 m) and hypoxia in two separate weeks. Blood samples was taken immediately before and 2 hours after exercise. The ANOVA technique with repeated measures was used to analyze the data(P=0/452). Training interventions and a lot study are needed to determine angiogenesis in human body. Although high levels of VEGF after high-intensity exercise may be leading to increased angiogenesis. However, future studies are needed to determine the drivers and mechanisms that have been reported for new vascular growth in high-intensity exercise.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57280_5e7fc0906bd929b912a3ce5215c2ea2d.pdf
آنژیوژنز
فاکتور رشد اندوتلیال عروقی
فعالیت تناوبی با شدت بالا
هیپوکسی
angiogenesis
high-intensity intermittent exercise
hypoxia
vascular endothelial growth factor
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
541
561
10.22059/jsb.2015.57281
57281
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
مقایسۀ تأثیرات ضددردی و ضدالتهابی زعفران و ایندومتاسین در پیشگیری و درمان کوفتگی عضلانی تأخیری (DOMS)
A Comparative Study on the Antinociceptive and Anti-Inflammatory Effects of Saffron and Indomethacin in the Prevention of Delayed Onset Muscle Soreness (DOMS)
عباس معمارباشی
a_meamarbashi@yahoo.com
1
علی رجبی
alirajabi12@yahoo.com
2
دانشیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزشی دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
در تحقیق پیش رو مصرف دهروزۀ زعفران و مقایسۀ آن با ایندومتاسین در پیشگیری از کوفتگی عضلانی تأخیری بررسی شد. مطالعه روی 39 دانشجوی پسر سالم در سه گروه زعفران (300 میلیگرم)، ایندومتاسین (75 میلیگرم) و کنترل به مدت ده روز انجام گرفت. پس از هفت روز، با دستگاه پرس پا و وزنۀ معادل 80 درصد حداکثر نیروی ایزوتونیک در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت کوفتگی عضلانی ایجاد شد. قبل از دورۀ مصرف و نیز بلافاصله، 24، 48 و 72 ساعت پس از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، محیط ران اندازهگیری شد و سنجش ادراک درد با شاخص VAS صورت پذیرفت و همچنین آستانه و حداکثر تحمل درد فشاری بر عضلۀ چهارسر ران اندازهگیری شد و مصرف خوراکی ادامه داشت. از آزمونهای تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که زعفران و ایندومتاسین موجب کاهش شایان ملاحظه و معنادار درد و التهاب شد (0001/0P<)، ولی زعفران نسبت به ایندومتاسین تأثیر بیشتری داشت. درصد تحمل درد فشاری در گروه زعفران نسبت به سایر گروهها بیشتر و معنادار بود (0001/0P<). مصرف زعفران در پیشگیری و احتمالاً درمان درد و التهاب ناشی از DOMS مؤثر است.
Current research attempted to compare the effect of 10-day oral supplementation with saffron and indomethacin in the prevention of Delayed Onset Muscle Soreness (DOMS). Thirty-nine healthy and inactive male students divided into three groups: Saffron (300 mg), indomethacin (75 mg), and control groups. Muscle soreness protocol performed with 80% of 1RM in four sessions and each session had 20 repetitions with three minutes rest in between. Seven days before DOMS protocol and immediately after, 24, 48, and 72 h after protocol, thigh circumference, pain perception, pressure pain threshold and maximum tolerate of pressure on the quadriceps muscle were measured and supplementation continued. Repeated measure ANOVA implemented to compare the effect of saffron in each session. The effect size was determined by Cohen’s d in each session. Results showed ten days’ consumption of saffron and indomethacin significantly decreased the pain perception and muscle inflammation (P<0.0001). Pain intensity and inflammation in the saffron group was significantly lower than other groups (P<0.0001). Pain pressure threshold percent in the saffron group was significantly higher as compared with other groups (P<0.0001). Results obtained from the current research revealing a significant effect of saffron consumption on the prevention of pain and inflammation of delayed muscle soreness.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57281_6dce7c96e2c0f8bd7fbb0ec77e1a05b0.pdf
التهاب
ایندومتاسین
درد
زعفران
کوفتگی عضلانی
Delayed Muscle Soreness
Indomethacin
inflammation
Pain
Saffron
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
563
578
10.22059/jsb.2015.57283
57283
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر تمرینات مقاومتی بر شاخصهای ریوی و ترکیب بدنی زنان چاق و دچار اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع دو
The Effect of ResistanceTraining on Indices of Lung and Body Composition in Obese and Overweight Women with Type 2 Diabetes
رحیمه مهدی زاده
rahimeh.m@gmail.com
1
سارا حاصلی
s_sara67@yahoo.com
2
دانشیار فیزیولوژی ورزش، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزش، دانشکدۀ تربیت بدنی، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر عملکرد ریوی زنان چاق و دچار اضافه وزن مبتلا به دیابت نوع دو است. 24 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با دامنۀ سنی 55-40 سال، میانگین شاخص تودۀ بدنی (BMI) 26/3±16/30 کیلوگرم بر متر مربع و قند خون ناشتای بیشتر از 126 میلیگرم در دسیلیتر بهطور هدفمند انتخاب شدند. پس از اندازهگیریهای آنتروپومتریک و شاخصهای ریوی، آزمودنیها بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. برنامۀ تمرینی به مدت 12 هفته، هفتهای 3 روز و هر روز به مدت60 تا 75 دقیقه و با شدت 40 تا 80 درصد 1RM انجام گرفت. شاخصهای ریوی از طریق اسپیرومتری ارزیابی شدند. برای مقایسۀ تفاوتها در پایان تمرین بین دو گروه از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. در پایان تحقیق بین وزن بدن (001/0 P=)، BMI (01/0 P=)، WC(001/0 P=)، WHR (004/0 P=)، FVC (001/0 P=)، FEV1 (001/0 P=)، FEV1/FVC (04/0 P=) و گلوکز ناشتای خون (001/0 P=) گروهها تفاوت معناداری مشاهده شد. براساس نتایج این تحقیق، برنامۀ تمرین ورزشی که موجب کاهش قند خون در افراد دیابتی شود، مداخلۀ درمانی مؤثری برای بهبود عملکرد ریوی بهشمار میرود.
The aim of the study was to investigate the effect resistance trainingon pulmonary function of obese women with type II diabetes. Twenty four patients with diabetes type II, aged 40-55 years, mean body mass index (BMI) 30.16 ± 3.26 kg.m² and fasting blood glucose greater than 126 mg.dl were selected purposefully. After anthropometric measurements and indices of lung, subjects were randomly divided to two groups (experimental and control groups). The experimental group trained for 12 weeks (3 days / week, 60 to 75 minutes, 40-80%1RM). Indices of lung were assessed by spirometer. Data were analyzed with one-way ANCOVA. Results show that after 12 weeks of core strength training, body weight (P=0.001), BMI (P=0.01), WC (P=0.001), WHR (P=0.004), FVC (P=0.001), FEV1 (P=0.001), FEV1/FVC (P=0.04) and fasting blood glucose (P =0.001) were changed The results suggest that the exercise training programs, which can reduce blood glucose levels in diabetic patients, are therapeutic interventions effective for improving lung function.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57283_6fb6cb6dbd583cd932cc25704c0087e0.pdf
تمرین مقاومتی
دیابت نوع دو
شاخصهای چاقی شکمی
عملکرد ریوی
قند خون ناشتا
resistance training
Abdominal obesity index
Lung function
Blood sugar
type 2 diabetes
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
579
591
10.22059/jsb.2015.57284
57284
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
اثر ده هفته تمرین هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح اوره، کراتینین و اسید اوریک خون مردان مسن دیابتی نوع دو
The Effect of 10 Weeks of Aerobic Exercises on Glomerular Filtration Rate (GFR) and Urea, Creatine and Uric Acid Levels in Elderly Men with Type 2 Diabetes
محمد علی سمواتی شریف
ali.samavati@gmail.com
1
حجت اله سیاوشی
seiavgshi@gmail.com
2
دانشیار، عضو هیأت علمی دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
دانشجوی دکتری فیزیولوژی ورزش، پژوهشکدۀ طب ورزشی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی، تهران، ایران
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات هوازی بر میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتورهای بیوشیمیایی اوره، کراتینین و اسید اوریک در مردان مبتلا به دیابت نوع دو است. نمونهها 23 بیمار دیابتی نوع دوم 60–40 ساله بودند که به دو گروه تجربی (13N=) و کنترل (10N=) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت ده هفته برنامۀ هوازی (دو تا سه جلسه در هفته و هر جلسه 90-60 دقیقه، با شدت 85- 55 درصد ضربان قلب بیشینه) انجام دادند؛ و گروه کنترل به فعالیتهای روزمرۀ خود پرداختند. از آزمودنیها در دو نوبت پیش و پسآزمون نمونههای خونی گرفته شد؛ متغیرها با استفاده از دستگاههای بیوشیمیایی اتوآنالایزر اندازهگیری شدند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تی همبسته استفاده شد. یافتهها نشان داد میزان فیلتراسیون گلومرولی (028/0P=)، سطح اوره (013/0P=) و کراتینین (027/0P=) خون در گروه تجربی کاهش یافت. درحالیکه میزان همین فاکتورها در گروه کنترل تغییر شایان توجهی نداشت. این پژوهش نشان داد ده هفته تمرین هوازی موجب بهبود سطح اوره و کراتینین خون شد، درحالیکه تأثیر معناداری بر مقدار اسید اوریک خون نداشت؛ بهعبارت دیگر، این ورزشها میتواند به بهبود عوارض کلیوی در این بیماران کمک کند.
The aim of this study was to determine the effect of aerobic exercises on glomerular filtration rate (GFR) and serum levels of biochemical factors of urea (BUN), creatine (Cr) and uric acid (UAc) in type 2 diabetic men. The sample consisted of 23 type 2 diabetic patients with age range of 45-60 years old who were divided into two groups of experimental (N=13) and control (N=10). Experimental group performed aerobic exercises for 10 weeks (2-3 sessions per week, each session 60-90 minutes with intensity of 55-85% of maximum heart rate) whereas control group had their daily activity. Blood samples were obtained at baseline and after the intervention phase. The variables were measured using autoanalyzer biochemical sets. To analyze the data, paired sample t test was used. Results showed that glomerular filtration rate (GFR) (P=0.028), urea (BUN) (P=0.013), and creatine (Cr) (P=0.027) reduced in experimental group whereas these variables did not change drastically in control group. These results suggested that 10 weeks of aerobic exercises improve blood urea and creatine while these exercises did not affect blood uric acid (UAc). In other words, these exercises can contribute to renal improvement in these patients.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57284_e18a8f375c68725444d293466cc083a1.pdf
اوره
اسید اوریک
دیابت نوع دو
فعالیت استقامتی
فیلتراسیون گلومرولی
کراتینین
creatine
endurance activity
glomerular filtration
type 2 diabetes
Urea
uric acid
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
593
603
10.22059/jsb.2015.57285
57285
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سطوح سرمی آدیپونکتین و لپتین کودکان چاق
The Effect of High Intensity Training (HIT) on Serum Levels of Adiponectin and Leptin in Obese Children
رحمان سوری
soorirahman@yahoo.com
1
مینا اکبری
akbariteach@gmail.com
2
عبدالرضا کاظمی
rkazemi22@yahoo.com
3
محمدامین ساعی
4
صادق امانی
5
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی دانشکدۀ تربیت بدنی دانشگاه تهران، تهران- ایران
دانشجوی دکتری گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران- ایران
استادیار گروه فیزیولوژی ورزشی دانشگاه ولیعصر رفسنجان -ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزش دانشگاه تربیت مدرس، تهران- ایران
دکتری تخصصی فیزیولوژی ورزش، دانشگاه تربیت مدرس، تهران -ایران
شیوع چاقی در بین کودکان و همچنین تأثیرات مفید تمرینات ورزشی در کاهش وزن از طریق تعدیل فاکتورهای ترشحی بافت چربی مشخص شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات شدید تناوبی (HIT) بر سطوح سرمی آدیپونکتین و لپتین در کودکان چاق است. آزمودنیها شامل هفده کودک چاق با میانگین سنی 35/0±58/9 سال و شاخص تودۀ بدنی (BMI) 95/0 ± 89/29 کیلوگرم به مدت 8 هفته و 3 جلسه تمرین در هفته، تمرینات HIT را که شامل وهلههای 30 ثانیهای دویدن شدید و 5/1دقیقه استراحت فعال بود، اجرا کردند. تعداد وهلهها از 6 وهله به 10 وهله افزایش یافت. دادهها نشان داد اختلاف معناداری در سطوح لپتین (001/0P=) و آدیپونکتین (0001/0P=) و همین طور BMI (0001/0P=) قبل و پس از یک دورۀ تمرین HIT وجود دارد. همچنین همبستگی قوی مستقیم بین BMI با لپتین (85/0r=) و همبستگی معکوس با آدیپونکتین (68/0-r=) مشاهده شد. تمرینات HIT موجب کاهش BMI و تودۀ بدنی میشود. بهعلت وجود رابطۀ قوی بین BMI و آدیپوکاینهای سنجیدهشده، میتوان گفت تمرینات HIT احتمالاً از طریق کاهش تودۀ چربی موجب کاهش سطوح سرمی لپتین و افزایش آدیپونکتین در کودکان میشود. ازاینرو اجرای تمرینات HIT با رعایت احتیاطهای لازم در کودکان چاق میتواند تأثیرات مثبتی داشته باشد.
The incidence of obesity in children is increasing rapidly and it has been known that exercise training has beneficial effects on weight loss via modification of the synthesis factors of adipocyte. The aim of this study was to assess the effect of 8 weeks of high intensity training (HIT) on serum levels of adiponectin and leptin in obese children. 17 obese children (mean age 9.58±0.35 and body mass index (BMI) 29.89±0.95) performed HIT including 30-second intensive running bouts and 1.5 min. of active rest for 8 weeks, 3 sessions per week. Number of bouts increased from 6 in the first week to 10 in the latter week. Results showed significant differences before and after HIT in leptin (P=0.001), adiponectin (P=0.0001) and BMI (P=0.0001). Also, there was a strong direct correlation between BMI and leptin (r=0.85) and reverse correlation with adiponectin (r= -0.68). HIT reduced BMI and body mass. Due to the strong relationship between BMI and selected adipokines, it can be stated that HIT can decrease serum levels of leptin and increase adiponectin in children via reduced fat mass. So, HIT with necessary cautions in obese children can have beneficial effects.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57285_b187f93a89c6802c43e131f4a9f637b6.pdf
آدیپونکتین
تمرینات شدید تناوبی
چاقی
کودکان
لپتین
Adiponectin
Children
high intensity training
leptin
Obesity
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
605
618
10.22059/jsb.2015.57472
57472
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن TLR4 و TNF-α بافت ریۀ موشهای صحرایی نر
The Effect of Aerobic Exercise in Carbon Black Particulates Air Pollution on TLR4 and TNF-α Gene Expression in Lung Tissue of Male Rats
محمد فشی
fashi84.u@gmail.com
1
حمید آقا علی نژاد
halinejad@modares.ac.ir
2
حسن اصیلیان مهابادی
asilia_h@modares.ac.ir
3
بتول رضایی سراجی
brezaee1359@yahoo.com
4
بهزاد پاک راد
pakrad.b@gmail.com
5
استادیار دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
دانشیار فیزیولوژی ورزشی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
دانشیار مهندسی بهداشت حرفهای، گروه بهداشت حرفهای و محیط، دانشکدۀ علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
دکتری فیزیولوژی ورزشی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
دکتری فیزیولوژی ورزشی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن TLR4 و TNF-α در موشهای صحرایی نر است. به این منظور 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین تودۀ بدنی 97/26±29/279 گرم بهطور تصادفی در چهار گروه الف) کنترل، ب) تمرین هوازی، ج) آلودگی و د) آلودگی+ تمرین قرار گرفتند. از دستگاه تزریق ذرات و اتاقک (فالونک) بهمنظور قرارگیری حیوانات در معرض ذرات کربن سیاه با قطر کمتر از 10 میکروناستفاده شد. پروتکل تمرین هوازی با 50 درصد بیشینۀ سرعت هر گروه به مدت 4 هفته انجام گرفت و 24 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی و قرارگیری در معرض ذرات کربن سیاه حیوانات قربانی شدند. با استفاده از تکنیک Real time-Pcr بیان ژن TLR4 و TNF-α در بافت ریۀ موشها ارزیابی شد. بهمنظور تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروهها از تحلیل واریانس چندسویه و آزمون تعقیبی LSD و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. تمرین هوازی، به کاهش بیان ژن TLR4 و TNF-α در موشهای در معرض ذرات کربن سیاه منجر شد. همچنین، تمرین با کاهش معنادار تودۀ بدن در گروههای در معرض ذرات کربن سیاه همراه شد. چهار هفته تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه به تعدیل عوامل التهابی TLR4 و TNF-α و تودۀ بدن منجر میشود. بهنظر میرسد این تغییرات در بخشی با کاهش خطر ابتلا به بیماریهای ریوی همراه باشد.
The present study aimed at evaluating the effect of aerobic exercise in carbon black particulates air pollution on TLR4 and TNF-α gene expression in male rats. 24 male Wistar rats (mean body mass 279.29+26.97 gr) were randomly divided into 4 groups: A) control, B) aerobic exercise, C) pollution, D) exercise+pollution. A particulates injector and Falounak chamber were used to expose the rats to carbon black particulates with a diameter˂10 micron. Aerobic exercise protocol was performed in each group with 50% maximum speed for 4 weeks. The subjects were killed 24 hours after the last session and exposure to carbon black particulates. The gene expression of TLR4, and TNF-α were analyzed in the lung tissue by Real time – Pcr technique. In order to determine the significant differences among the groups, multiple ANOVA, LSD post hoc and non-parametric Friedman tests were used. Aerobic exercise reduced the gene expression of TLR4, and TNF-α in rats exposed to carbon black particulates. Also, the exercise significantly reduced body mass in those groups exposed to carbon black particulates. 4 weeks of aerobic exercise in carbon black particulates air pollution balanced inflammatory markers of TLR4, TNF-α and body mass. It seems that these changes are partly associated with a reduction in the risk of pulmonary diseases.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57472_106d51bc73594033921878b0e9b5f1e3.pdf
التهاب
تمرین هوازی
بافت ریه
کربن سیاه
aerobic exercise
carbon black
inflammation
lung tissue
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
619
634
10.22059/jsb.2015.57287
57287
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر یک دورۀ تمرین اینتروال و تیپر پلکانی بر شاخصهای عملکردی رتهای نر در حال بالیدگی
The Effect of a Period of Interval Training and Step Taper on Performance Indexes in Male Rats during Puberty
شادمهر هریجانی میردار
shadmehr.mirdar@gmail.com
1
اکرم ارزانی
akram_arzani@yahoo.com
2
احسان عرب زاده
ehsan_arabzadeh2013@yahoo.com
3
فروغ نیستانی
fe.naiestany@yahoo.com
4
مینا باغبانی
minabaghbani86@yahoo.com
5
سجاد احمدی
sajad.ahmadi64@yahoo.com
6
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران-ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران –ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران –ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران –ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران –ایران
کارشناسیارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه مازندران-مازندران –ایران
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یک دورۀ تمرین اینتروال و تیپرپلکانی بر تغییرات وزنی و عملکرد استقامتی رتهای نر در حال بالیدگی بود.
در این مطالعۀ تجربی، 40 سر موش صحرایی ویستار نر سههفتهای بهطور تصادفی به گروههای کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین پس از پایان دورۀ ششهفتهای تمرین اینتروال فزاینده به سه گروه تیپر سههفتهای کاهش شدت، تواتر و تکرار تقسیم شدند. وزن و شاخصهای عملکردی ارزیابی شدند. یافتههای پژوهش با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 05/0α≤ تجزیهوتحلیل شد.
نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین زمان خستگی گروههای مختلف تیپر با یکدیگر (001/0P≤) و هفتههای تیپر با دورۀ اینتروال (008/0P≤) وجود دارد. تیپر شدت با کاهش 57/28 درصدی در شدت تمرین، بهترین میانگین زمان خستگی، مسافت طیشده در آزمون و عملکرد (Pri) را نسبت به سایر گروهها داشت. همچنین مسافت طیشده در آزمون و زمان واماندگی در هفتۀ دوم تیپر به حداکثر خود رسید.
براساس نتایج پژوهش حاضر، تیپر پلکانی شدت موجب افزایش 13/52 درصدی عملکرد استقامتی میشود. همچنین دو هفته کاهش بار تمرینی آثار همافزایی مؤثرتری با مداخله بر تغییرات وزنی و زمان واماندگی در پی دارد.
The aim of this study was to investigate the effect of a period of interval training and step taper on weight changes and endurance performance in male rats during puberty. In this experimental study, 40 male Wistar rats (3 weeks old) were randomly divided into exercise and control groups. After 6 weeks of incremental interval training, exercise group was divided in to 3 groups of 3-week taper with Intensity, frequency and repetition. Weight and performance indexes were evaluated. Data were analyzed using two-way ANOVA and LSD test at α≤0.05. The results showed a significant difference in fatigue time among all different taper groups (P≤0.001) and also between taper weeks and interval period (P≤0.008). Intensity taper with 28.57% reduction in intensity had the best average fatigue time, distance traveled in the test and performance (Pri) compared with other groups. Also, the distance traveled in the test and exhaustion time reached their maximum in the second week of taper. The results of the present study suggested that intensity step taper increased endurance performance by 52.13%. Also, 2 weeks of reduction in exercise load can have more effective synergic effects through an intervention in weight changes and exhaustion time.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57287_d8af184774033d4ff5e282d40bffb8bb.pdf
تیپر پلکانی
تمرین اینتروال
عملکرد استقامتی
endurance performance
interval training
step taper
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
635
647
10.22059/jsb.2015.57288
57288
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر مصرف حاد کافئین بر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز پلاسما پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در مردان ورزشکار
The Effect of Acute Caffeine Consumption on Plasma Creatine Kinase (CK) and Lactate Dehydrogenase (LDH) after a Session of Resistance Exercise in Male Athletes
عباس فروغی پردنجانی
abbasforoughi233@gmail.com
1
محسن ابراهیمی
mebrahimi@profs.semnan.ac.ir
2
روح الله حق شناس
rhm@semnan.ac.ir
3
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزشی- دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
. استادیار گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
. استادیار گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
براساس برخی شواهد مصرف کافئین قبل از فعالیت ورزشی بر آسیب عضلانی بدن اثر میگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی مصرف 6 میلیگرم بر کیلوگرم کافئین متعاقب یک جلسه فعالیت ورزشی مقاومتی بر کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) در مردان فعال بود. 20 دانشجوی پسر رشتۀ تربیت بدنی (سن 25/1±22/21 سال، قد 88/6±13/175 سانتیمتر، وزن 10/7±22/69 کیلوگرم و شاخص تودة بدن 21/2±21/22 کیلوگرم بر متر مکعب، بهصورت تصادفی در دو گروه دارونما (10n=) و کافئین (10n=) تقسیم شدند و یک ساعت پیش از فعالیت مقاومتی بهصورت دوسوکور کافئین یا دارونما دریافت کردند. فعالیت مقاومتی شامل یک مرحله تمرین دایرهای در 5 ایستگاه و هر ایستگاه شامل 3 نوبت بود که هر نوبت با 75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 تا 10 تکرار انجام گرفت. نمونههای خونی قبل از مصرف کافئین یا دارونما، بلافاصله پس از تمرین، 24 و 48 ساعت بعد از تمرین جمعآوری شد. نتایج نشان داد تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطوح آنزیمی CK (013/0P=) و LDH (001/0P=) شد. اما این تغییرات بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0P≥). بهنظر میرسد مصرف 6 میلیگرم بر کیلوگرم کافئین قبل از فعالیت مقاومتی نمیتواند موجب کاهش شاخصهای آسیب عضلانی در خون شود.
Some evidence indicates that caffeine consumption before exercise may affect muscular damage. The aim of this study was to investigate the effects of caffeine consumption (6mg/kg) following a session of resistance exercise on creatine kinase (CK) and lactate dehydrogenase (LDH) in active men. 20 male physical education students (age 21.22±1.25 years, height 175.13±6.88 cm, weight 69.22±7.10 kg and BMI 22.21±2.21 kg/m2) were randomly assigned to placebo (n=10) and caffeine (n=10) groups. One hour before resistance exercise, subjects received caffeine or placebo in a double-blind manner. Resistance exercise included a circuit exercise in 5 stations (each station 3 sets); each set was performed by 75% 1RM in 8 to 10 repetitions. Blood samples were collected before, immediately after, 24 and 48 hours after the exercise. The results showed a significant increase in enzyme levels of CK (P=0.013) and LDH (P=0.001). However, these changes were not different between the two groups (P≥0.05). It seems that caffeine (6mg/kg) consumption before resistance exercise cannot reduce muscle damage indexes in blood.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57288_096ab3dab096d0b362c0d8b6231962d2.pdf
آسیب عضلانی
کافئین
کراتین کیناز
لاکتات دهیدروژناز
فعالیت مقاومتی
caffeine
Creatine Kinase
Lactate Dehydrogenase
muscle damage
Resistance exercise
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
649
659
10.22059/jsb.2015.57289
57289
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
رابطۀ بین ویژگیهای آنتروپومتریک و قابلیتهای فیزیولوژیک فوتبالیستهای نوجوان آماتور
The Relationship between Anthropometric Parameters and Physiological Capabilities in Amateur Adolescent Soccer Players
سیدمحمد حسینی
mohammad.hosseini1987@gmail.com
1
محمدرضا محمودخانی
mohammad.hosseini1987@yahoo.com
2
امید محمدیان
omidsportman@yahoo.com
3
مژگان احمدیان
mozhgan.ahmadian1978@gmail.com
4
محمدحسن گردی اشکذری
m.h.gordi@ut.ac.ir
5
دانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، گروه آسیبشناسی ورزشی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
دانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، گروه آسیبشناسی ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
مربی گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران
دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، گروه مدیریت ورزشی، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، تهران، ایران
دانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، گروه آسیبشناسی ورزشی، دانشگاه کرمان، کرمان، ایران
هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان برخی شاخصهای آنتروپومتری و آزمونهای فیزیولوژیک (آمادگی جسمانی) بازیکنان فوتبال پایه است.
تحقیق حاضر توصیفی- مقایسهای و از نوع میدانی است. جامعۀ آماری پژوهش را نونهالان فوتبالیست پسر 9 تا 13ساله که داوطلب حضور در پایگاههای اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج در مراکز استانها بودند، تشکیل میدادند. نمونۀ آماری شامل 153 نفر با میانگین سنی 2/1± 7/11 سال، وزن 3/9± 9/40 کیلوگرم و قد 2/9± 5/147 سانتیمتر بود. برای اندازهگیری متغیرهای پیکری براساس دستورالعمل انجمن بینالمللی پیشبرد پیکرسنجی (ISAK) عمل شد. در آزمونهای فیزیولوژیک از پرش سارجنت، چابکی ایلینویز و دو 540 متر استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخۀ 18 انجام گرفت. برای بررسی توزیع طبیعی دادهها از آزمون K-S و همچنین از آمارههای توصیفی و رگرسیون در سطح معناداری 05/0 ˂P استفاده شد. نتایج نشان داد چربی بدن (8/2t=؛ 00/0P=)، (8/2t=؛ 00/0p=)، شاخص بالیدگی (7/2t=؛ 00/0p=) و جزء اندومورفی (47/0-t=؛ 00/0p=) می توانند به شکل معنی داری توان بی هوازی را پیش بینی کنند. همچنین قد (7/2-t=؛ 00/0p=)، وزن (3/2t=؛ 02/0 p=)، چربی بدن (9/3-t=؛ 00/0p=)، شاخص بالیدگی (5/3-t=؛ 00/0p=)، جزء اندومورفی (3/4t=؛ 00/0p=)، و جزء اکتومورفی (4/2t=؛ 00/0p=)، می توانند به شکل معناداری توان هوازی را پیشبینی کنند. میان چابکی و متغیرهای آنتروپومتری ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
Abstract
The aim of this study was to investigate the relationship between some anthropometric parameters and physiological tests (physical fitness) in amateur soccer players. The present study was descriptive-comparative carried out as a field study. The statistical population consisted of male adolescent soccer players (9-13 years old) who volunteered to participate in leisure time programs of Basij Sport Organization in centers of provinces. The statistical sample included 153 boys (mean age 11.7±1.2 yr, weight 40.9±9.3 kg, and height 147.5±9.2 cm). Somatotype variables were measured using ISAK instruction. For physiological tests, Sarjent jump, Illinois agility and 540 meter run were used. Data were analyzed by SPSS 18. To investigate normal distribution of data, K-S, descriptive statistics and regression were used (P˂0.05). Results showed that body fat (P=0.00, t=2.8), maturation parameter (P=0.00, t=2.7) and endomorphic component (P=0.00, t=0.47) could significantly predict anaerobic power. Also, height (P=0.00, t= -2.7), weight (P=0.02, t=2.3), body fat (P=0.00, t= -3.9), maturation parameter (P=0.00, t= -3.5), endomorphic component (P=0.00, t=4.3) and ectomorph component (P=0.01, t=2.4) could significantly predict aerobic power. There was no significant relationship between agility and anthropometric variables.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57289_f95716ec450cc3641ef05f53e283ad89.pdf
آنتروپومتری
فوتبال
قابلیتهای فیزیولوژیک
anthropometry
physiological capability
soccer
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
661
673
10.22059/jsb.2015.57290
57290
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر بیان ژنPGC-1α در عضلات کند و تند انقباض رتهای نر سالم
Effect of Eight Weeks High Intensity Interval Training on Gene Expression of PGC-1α, in Male Healthy Rats Fast-Slow Twitch Muscles
وحید حدیدی
v.hadidi.sport@gmail.com
1
محمد رضا کردی
mrkordi@ut.ac.ir
2
عباسعلی گائینی
aagaeini@ut.ac.ir
3
امین نکویی
aminnekouei@gmail.com
4
احد شفیعی
ahad.shafie312@yahoo.com
5
مطهره حاجتی مدارایی
motahareh.h.m@gmail.com
6
دانشجوی دکتری بیوشیمی و متابولیسم ورزشی، گروه فیزیولوژی ورزش، دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
دانشیار، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
استاد، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزش، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزش، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کارشناسارشد فیزیولوژی ورزش، گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر اجرای HIIT بر بیان ژن PGC-1α در عضلات کند و تند انقباض رتهای نر سالم بود. به همین منظور 12 سر رت نر ویستار به دو گروه کنترل (6=n) و تمرین (6=n) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید شامل پنج روز و در مجموع هشت هفته بود که از سه تناوب (چهار دقیقه با شدت 90 تا 100 درصد VO2max و دو دقیقه با شدت 50 تا 60 درصد VO2max) تشکیل شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرین، عضلۀ بازکنندۀ طویل انگشتان (EDL) و نعلی استخراج و میزان بیان متغیرهای مربوط به روش RT-PCR سنجیده شد. نتایج نشان داد اجرای HIIT موجب افزایش معنادار بیان ژنPGC-1α در هر دو نوع عضلات گروه تمرین شد ( 004/0P= و 001/0 P=). با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، اجرای HIIT موجب افزایش PGC-1α و افزایش ظرفیت اکسایشی در عضلات SOL و EDL میشود.
The aim of the present study was to investigate the effect of HIIT run on PGC-1α gene expression in fast & slow twitch muscles of healthy male rats. For this purpose, 12 male Wistar rats divided into two groups: contorol (n=6) and exercise (n=6) , respectively. Intense interval training was consists of five days and a total of eight weeks, that was formed the three frequencies ( 90 to 100% VO2max intensity for four minutes and two minutes at an intensity of 50 to 60% VO2max). 24 hours after the last training session, extensor digitorum longus muscle (EDL) and soleus was extracted and relevant variables and expression levels were measured by RT-PCR. Results showed a HIIT run a significant increase PGC-1α gene expression in both muscle groups were trained (p=0/004 and p=0/001). According to the findings, implement HIIT will be increases PGC-1α and oxidative capacity in SOL and EDL muscles.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57290_b04569b82e8cf343093f63acf40c5c87.pdf
PGC-1α
بایوژنز میتوکندریایی
تمرین تناوبی با شدت بالا
عضلات تندانقباض
عضلات کندانقباض
PGC-1α
mitochondrial biogenesis
High intensity interval trainin
fast twitch muscle
slow-twitch muscles
per
دانشگاه تهران
نشریه علوم زیستی ورزشی
2008-9325
2676-4148
2015-12-22
7
4
675
688
10.22059/jsb.2015.57291
57291
Research Paper I Open Access I Released under CC BY-NC 4.0 license
تأثیر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم مردان سالمند
The Effect of Pilates Exercises on Serum BDNF Level in Elderly Men
ایمان زکوی
imanzakavi@yahoo.com
1
علی اصغر ولی پور
2
مژگان بنیهاشمی امامقیسی
3
بنفشه بیژنی
4
رفعت عیسی زاده
5
کارشناسارشد، کمیتۀ تحقیقات دانشجویی، دانشکدۀ علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران.
کارشناسارشد، کمیتة تحقیقات دانشجویی، دانشکدۀ علوم پزشکی آبادان، آبادان، ایران.
کارشناسارشد، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه آزاد خوراسگان، اصفهان. ایران
کارشناسارشد آمار، دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز. خوزستان، ایران
. کارشناسارشد، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه الزهرا تهران، تهران، ایران
فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) که از نظر ساختاری شبیه فاکتور رشد عصبی است، در قسمت هیپوکامپ تولید میشود و یکی از فاکتورهایی است که در دوران سالمندی در اثر فقدان فعالیت کاهش مییابد. کاهش BDNF بر حافظه، یادگیری و شناخت، ، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیر میگذارد و سبب اختلال رفتاری میشود؛ با فعالیت ورزشی میتوان این کمبود را جبران و حتی از بروز آلزایمر جلوگیری کرد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرینات پیلاتس بر سطح BDNF سرم در مردان سالمند بود. برای این منظور20 مرد سالمند بهطور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل با میانگین سنی (گروه کنترل 67/2±65 سال، گروه تجربی 62/2±64 سال) و میانگین وزن (گروه کنترل 59/3±73 کیلوگرم، گروه تجربی 54/3±71 کیلوگرم) تقسیم شدند. از کلیۀ آزمودنیها 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از پایان دورۀ تمرینی، بهصورت ناشتا خونگیری بهعمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته (هر هفته 5 جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه) برنامۀ ورزشی پیلاتس را دریافت کردند. درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. بهمنظور مقایسۀ درونگروهی از آزمون آماری t همبسته و برای مقایسۀ بینگروهی از t مستقل استفاده شد. یافتهها نشان داد که سطوح BDNF سرم در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافت (05/0>P). نتایج این تحقیق نشان میدهد که تمرینات پیلاتس بهعنوان یک روش ایمن و مؤثر، سبب افزایش سطوح BDNF سرم مردان سالمند میشود. بنابراین، با توجه به اینکه BDNF در دوران سالمندی بر اثر بیتحرکی کاهش مییابد، میتوان کمبود آن را با اجرای تمرینات کمهزینه و بیخطر پیلاتس جبران کرد.
Brain-derived neurotrophic factor (BDNF), which is structurally similar to nerve growth factor is produced in the hippocampus and is one of the factors that is reduced by age due to lack of activity. Reduced BDNF has effects on memory, learning and cognition, behavioral disorders, food intake and energy metabolism that can be compensated with exercise and the incidence of Alzheimer can be prevented. The aim of this study was to investigate the effect of Pilates exercise on serum BDNF level in elderly men. 20 elderly men were randomly divided into experimental and control groups with mean age (control: 65 ± 2.67, experimental: 64 ± 2.62) and mean weight (control: 73 ± 3.59, experimental: 71 ± 3.54). Fasting blood samples were collected 24 hours before and 24 hours after the end of protocol. Then, experimental group received Pilates exercise for 12 weeks, 5 sessions per week, and 60 minutes per sessions while the control group received no intervention but were followed. Paired t test was used for intragroup comparisons and independent t test was used for intergroup comparison. Findings showed that BDNF levels significantly increased in experimental group compared to control (P<0.05). The results of this study suggested that Pilates exercises as an effective and safe method increased serum BDNF levels in elderly men. Thus, as BDNF decreases in the elderly due to their sedentariness, it can be compensated by safe and cost-effective Pilates exercises.
https://jsb.ut.ac.ir/article_57291_8799943f985d64c01c137b6f8b00c20d.pdf
پیلاتس
سالمن
BDNF
BDNF
Elderly
Pilates